در شبان غم تنهایی خویش
عابد چشم سخنگوی توام
من در این تاریکی،
من در این تیره شب جانفرسا
زائر ظلمت گیسوی توام
چشمان ما دو دجله بودند:
یکی این سو زیر طاق باران ابر آلود
یکی آن سو زیر طاق رنگین کمان نقره اندود
و تنها رابط این دجله های خیس
پل چوبی نگاهی بود
که بر روی رود عشق تکان می خورد!!